حجاب

http://s3.picofile.com/file/7628528816/arayesh.jpg
+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 11:37 نويسنده nafas |

دل پاک ...!

http://s3.picofile.com/file/7599274080/del_pak.jpg

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 11:24 نويسنده nafas |

ﺁﯾﺎ ﺧﺪﺍ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ؟
http://s2.picofile.com/file/7622549030/khoda.jpg

ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺻﻼﺡ ﺳﺮ ﻭ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﺭﻓﺖ. ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﮐﺎﺭ، ﮔﻔﺘﮕﻮﯼ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺑﯿﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﮔﺮﻓﺖ. ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻉ «ﺧﺪﺍ» ﺭﺳﯿﺪﻧﺪ. ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ: "ﻣﻦ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﻤﯽﮐﻨﻢ ﺧﺪﺍ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ." ﻣﺸﺘﺮﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ: "ﭼﺮﺍ؟" ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ: "ﮐﺎﻓﯽ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺑﺮﻭﯼ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ، ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﻣﺮﯾﺾ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ؟ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﺑﯽﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ؟ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺭﻧﺞ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺖ؟ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﻢ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺗﺼﻮﺭ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺩﻫﺪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ." ﻣﺸﺘﺮﯼ ﻟﺤﻈﻪ ﺍﯼ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﻧﺪﺍﺩ؛ ﭼﻮﻥ ﻧﻤﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺟﺮﻭﺑﺤﺚ ﮐﻨﺪ. ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮐﺎﺭﺵ ﺭﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ. ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻣﺮﺩﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﺑﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﮐﺜﯿﻒ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺗﺎﺑﯿﺪﻩ ﻭ ﺭﯾﺶ ﺍﺻﻼﺡ ﻧﮑﺮﺩﻩ.. ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻭﺍﺭﺩ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ: "ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮﻫﺎ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ." ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﮔﻔﺖ: "ﭼﺮﺍ ﭼﻨﯿﻦ ﺣﺮﻓﯽ ﻣﯽ ﺯﻧﯽ؟ ﻣﻦ ﺍﯾﻦﺟﺎ ﻫﺴﺘﻢ، ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﮐﺮﺩﻡ!" ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺑﺎ ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﮔﻔﺖ: "ﻧﻪ! ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮﻫﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ؛ ﭼﻮﻥ ﺍﮔﺮ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ، ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻣﺜﻞ ﻣﺮﺩﯼ ﮐﻪ ﺁﻥ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺍﺳﺖ، ﺑﺎ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﮐﺜﯿﻒ ﻭ ﺭﯾﺶ ﺍﺻﻼﺡ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﻤﯽﺷﺪ." ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮ ﮔﻔﺖ: "ﻧﻪ؛ ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺮﻫﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ." ﻣﺸﺘﺮﯼ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﺮﺩ: "ﺩﻗﯿﻘﺎً! ﻧﮑﺘﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ. ﺧﺪﺍ ﻫﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ! ﻓﻘﻂ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺩﻧﺒﺎﻟﺶ ﻧﻤﯽﮔﺮﺩﻧﺪ. ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺩ ﻭ ﺭﻧﺞ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭﺩ."

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 11:18 نويسنده nafas |

بشنو ازچادرکه درتوصیف زن........تاروپودش باتومیگویدسخن
تاروپودم راشرافت بافته...............تاشرافت رابه عصمت بافته
درکلاس حفظ تقوا وشرف...........دختران درند و چادر چون صدف
بهترین سرمایه زن چادراست.....شیوه زهرا و زینب چادر است
حفظ چادرحافظ ناموسهاست.....پاسدارحیله جاسوس هاست
حفظ چادر سد فحشامیشود.....رو سفیدی نزدزهرا(س)میشود
+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 11:8 نويسنده nafas |

 

 

پوشش زهرا مگر اینگونه بود؟؟!!

 

خواهرم ، ای دختر ایران زمین /  یک نظر عکس شهیدان راببین

 

شیعیان مدیون خون کیستند؟ /  زنده از رقص جنون کیستند؟

 

ای مسلمانان ، فرهنگ عاشورا چه شد؟  /  پرچم خون رنگ عاشورا چه شد ؟

 

کیست تا اسلام رایاری کند ؟ /  حکم را روی زمین جاری کند؟

 

شعر : ” مرحوم آقاسی “

در خیابان چهره آرایش مکن / از جوانان سلب آسایش مکن

زلف خود از روسری بیرون مریز /  در مسیر چشم ها افسون مریز

یاد کن از آتش روز معاد / طره ی گیسو مده بر دست باد

خواهرم دیگر تو کودک نیستی / فاشتر گویم عروسک نیستی!!

خواهر من این لباس تنگ چیست ؟؟ / پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟


+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 11:7 نويسنده nafas |

مراقب بــاش به چه کسـی اعتــماد می کنی شیـــــــطان  هـم یه زمــانـی مقرب درگاه الهی  بــود

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 11:2 نويسنده nafas |

این روزا هرکی ازم می پرسه چطوری ؟

برای اینکه خوب باشم ناچارا دشمن خدا میشم

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 11:2 نويسنده nafas |

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 10:59 نويسنده nafas |

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 10:57 نويسنده nafas |

http://s4.picofile.com/file/7735864080/hejab_hijab_veil_47.jpg

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 10:52 نويسنده nafas |

بهش گفتم: امام زمان (عج) رو دوست داری؟

 

گفت: آره ! خیلی دوسش دارم
گفتم: امام زمان حجاب رو دوست داره یا نه؟
گفت: آره!
گفتم : پس چرا کاری که آقا دوست داره انجام نمیدی؟
گفت: خب چیزه!. ولی دوست داشتن امام زمان عج به ظاهر نیست ، به دله
گفتم: از این حرف که میگن به ظاهر نیست ، به دله بدم میاد
گفت: چرا؟
براش یه مثال زدم:
گفتم: فرض کن یه نفر بهت خبر بده که شوهرت با یه دختر خانوم دوست شده
و الان توی یه رستوران داره باهاش شام می خوره. تو هم سراسیمه میری
و می بینی بله!!!! آقا نشسته و داره به دختره دل میده و قلوه می گیره.
عصبانی میشی و بهش میگی: ای نامرد! بهم خیانت کردی؟
بعد شوهرت بلند میشه و بهت میگه : عزیزم! من فقط تو رو دوست دارم.
بعد تو بهش میگی: اگه منو دوست داری این دختره کیه؟ چرا باهاش دوست شدی؟
چرا آوردیش رستوران؟ اونم بر می گرده میگه: عزیزم ظاهر رو نبین! مهم دلمه!
دوست داشتن به دله
دیدم حالتش عوض شده
بهش گفتم: تو این لحظه به شوهرت نمیگی: مرده شور دلت رو ببرن؟
تو نشستی با یه دختره عشقبازی می کنی بعد میگی من تو دلم تو رو دوست دارم؟
حرف شوهرت رو باور می کنی؟
گفت: معلومه که نه! دارم می بینم که خیانت می کنه ، چطور باور کنم؟
معلومه که دروغ میگه
گفتم: پس حجابت.
اشک تو چشاش جمع شده بود
روسری اش رو کشید جلو
با صدای لرزونش گفت: من جونم رو فدای امام زمانم می کنم ، حجاب که قابلش رو نداره
از فردا دیدم با چادر اومده
گفتم: با یه مانتو مناسب هم میشد حجاب رو رعایت کرد!
خندید و گفت: می دونم ! ولی امام زمانم چــــــادر رو بیشتر دوست داره
می گفت: احساس می کنم آقا داره بهم لبخنــــــــــد می زنه.
 

 

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 10:49 نويسنده nafas |

http://s2.picofile.com/file/7718445799/hejab_hijab_veil_26.jpg

+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 10:49 نويسنده nafas |

خــدایمـ ؛
ما برآی تــو تیپ زده ایمـ ، مگـــر غیر از اینســت؟
بگــذار نپسنــدنمـان ، مـــارا چــه به نگـــاهِ غیــر؟
همین که بنده یِ خــوشتیــپِ تــوئیــمـ مــا را بس اســت...
[تصویر:  1377225923451.jpg]
 
+ تاريخ جمعه 12 مهر 1392ساعت 10:47 نويسنده nafas |